زندانی يا زندانبان


ღ...ღ سايه روشن ღ...ღ

سرپيچ از هم جدا شدند . يکی زندانی بود ديگری زندانبان . زندانی دوره محکوميتش را گذرانده بود و زندانبان دوره خدمتش را . چمدان هايشان پر از گذشته بود : حوله کهنه , ريش تراش زنگ زده و آيينه جيبی ...

آن ها سرنوشت مشترک داشتند . هر دو خاطرات خود را پشت ميله گذاشته بودند و وقتی سرپيچ از هم جدا شدند برف بر هر دوی آن ها يکسان می باريد .

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





♥ جمعه 8 خرداد 1391 ♥ 21:36 بـ ه قـلمـ h... ♥


طراح : صـ♥ـدفــ